5- باید این بحران و ماجرا جدی گرفته شود. تا امروز هر بحرانی داشتهایم، دست اجانب در آن بوده اما این تنها ماجرایی است که همه دیدهاند دست چه کسی درکار بوده و هم صاحب دست و هم آستینی که دست از آن درآمده، صددرصد از تولیدات داخلی خودمان است. لذا ماجرا را باید کاملاً یک بحران ملی دانست.
6- خسارت و جریمه باید با هم همخوانی داشته باشد. مثلاً اگر کسی به عمد به ماشین بنده ضربه بزند، باید به همان میزان خسارت بدهد. برای خرابشدن یک گلگیر که نباید خسارت یک ماشین کامل را گرفت. دوستان باشگاه پرسپولیس چطوری و چند حساب کردهاند که یک فقره جریمه بازیکن خاطی در این جریان 300 میلیون تومان است؟ یک کمی از مجلس شورا یاد بگیرند هم بد نیست.
7- هر دو اتفاق در زمان شادی بازیکنان بعد از گل رخ داده است. من نمیدانم ما در این مملکت اساساً چرا با شادی مشکل داریم و یک کارهای عجیبی میکنیم وقتی حالمان خوب است و شادیم؟ لذا بر مسئولان سختکوش فرهنگی فرض است که در اسرع وقت یک مرامنامه و اساسنامه اخلاقی برای شادی کردن درست کنند وگرنه بعد از این هر تیمی گل بزند، باید عوض شادی دستهجمعی، هرکدام از بازیکنانش از یک طرف فرار کنند.
8- لازم به ذکر است که عمل مورد اشاره از باب تحبیب و عمق دوستی صورت گرفته، چون اگر ریشه در دشمنی داشت، از سوی تیم بازنده، بازیکنان تیم برنده رنجه میشدند. از قدیم هم گفتهاند: «بینالاحباب تسقط الآداب».